پسران ایرونی

ورود دختران ممنوع

پسران ایرونی

ورود دختران ممنوع

خانه‏نشینی بزرگترین مرد

خانه‏نشینی بزرگترین مرد
علی(ع)

پس از درگذشت رسول خدا صلی‏الله علیه واله وسلم بر سر جانشینی پیامبر میان مسلمانان اختلاف در گرفت. آنها بدون توجه به سخنان و وصایای رسول اکرم صلی‏الله علیه واله وسلم و انتخاب علی علیه‏السلام به عنوان ولیّ و جانشین آن حضرت، با ابوبکر بیعت کرده و در حقّ خاندان مظلوم و داغدیده پیامبر خدا صلی‏الله علیه واله وسلم چه بسیار آزارها و بی‏حرمتی‏ها روا داشتند؛ خانه علی علیه‏السلام را به آتش کشیدند و او را دست بسته به سوی مسجد بردند و در مقابل چشمان غیرتمند شیر خدا دختر رسول اکرم خدا صلی‏الله علیه واله وسلم و همسر گرامی علی علیه‏السلام را تازیانه زدند.

این مصیب‏های ناروا در حق شیر خدا و رسول خدا قابل تحمّل نبود؛ اما گروهی از مرد جاه‏طلب و دنیا‏پرست نه تنها خانواده علی علیه‏السلام را با بزرگ‏ترین رنج‏ها مورد اذیت قرار دادند، بلکه علی علیه‏السلام را از حق خود یعنی خلافت پس از پیامبر خدا صلی‏الله علیه واله وسلم محروم کردند. تداوم این رنج‏ها به از دست رفتن یگانه بانوی اسلام و همسر باوفای امیرالمومنین منجر شد و علی علیه‏السلام تنهاتر از گذشته شد.

علی علیه‏السلام با آن‏که پس از پیامبر خدا صلی‏الله علیه واله وسلم بیست و پنج سال از مقام خلافت دور بود، اما تسلّط امیرالمومنین بر علوم مختلف و نیز اوضاع و مشکلات مردم چنان بود که حتی در دورانی که خلافت را به عهده نداشت به عنوان پشتوانه‏ای محکم برای مسلمانان در امور مختلف به شمار می‏رفت.

علی علیه‏السلام تنها کسی بود که با تعالیم اسلام آشنایی کامل داشت. هیچ کس از نظر علمی و سیاست در امور با علی علیه‏السلام برابری نمی‏کرد. علوم اسلامی و قرآنی با جوهرجان علی علیه‏السلام آمیخته بود؛ ولی افسوس که مردم جاهل آن عصر، قدر این نعمت بزرگ را نمی‏دانستند و از او بهره نمی‏گرفتند.

 

خلافت

پس از گذشت بیست وپنج سال از درگذشت پیامبر خدا صلی‏الله علیه واله وسلم با مرگ عثمان، علی علیه‏السلام زمام حکومت را در دست گرفت. مردم پس از قتل عثمان، به در خانه علی علیه السلام رفته و با اصرار از او می‏خواستند تا خلافت را بپذیرد. در ابتدا علی علیه‏السلام از پذیرفتن امر خلافت سر باز می‏زد؛ ولی سرانجام بر اثر پافشاری بیش از حدّ مردم، علی بن‏ابی‏طالب که باید از همان ابتدا جانشین رسول اکرم خدا صلی‏الله علیه واله وسلم می‏شد، حکومت و خلافت را تنها به خاطر رضای خدا و پایداری دین اسلام پذیرفت. مردم، اطراف خانه را فرا گرفته بودند و می‏خواستند با امام بیعت کنند؛ امّا علی علیه‏السلام آنها را به سوی مسجد راهنمایی کرد و در آنجا از مردم بیعت گرفت. به این ترتیب، هجدهم ذیحّجه سال سی و ششم هجرت، علی علیه‏السلام به حکومت رسید و در منبر مسجد خطبه‏ای خواند.

 

عدالت

از آن هنگام تقوا و عدالت که در برنامه علی علیه‏السلام بود، پس از مرگ پیامبر خدا صلی‏الله علیه واله وسلم در جامعه آن روز به اجرا گذاشته شد. فرمانداران و استانداران هر شهر تعیین و دستورات امام به آنها داده شد.

علی علیه‏السلام پس از رسیدن به خلافت، همچون گذشته زندگی ساده‏ای داشت. غذایش اندک بود و به خرما و نان جو قناعت می‏کرد. هرگز بر سر سفره رنگین ننشست. عدالت را از خود آغاز کرد و در بین تمام مردم گسترش داد. برای او برادرش عقیل و مرد سیاه‏پوست و فقیری که در مدینه زندگی می‏کرد، زنان اشراف با زنان بیوه تهیدست، مردان ثروتمند با افراد درمانده و بی‏نوا هیچ فرقی نداشتند. تنها وجه امتیاز آنها از دیدگاه علی علیه‏السلام تقوا بود.

تحمّل چنین عدالت و برابری که علی علیه‏السلام در حکومت خود پیش گرفته بود، برای گروه‏هایی که به مال و ثروت چشم دوخته و حسرت‏ها داشتند، آسان نبود؛ به همین دلیل تصمیم گرفتند که با او به مخالفت برخیزند و در همه جا فتنه و آشوب به پا کنند، چرا که به فرموده حضرت علی علیه‏السلام برنامه حکومت آن حضرت ترازوی عدل را برای آن عده گران می‏کرد.

از نظر علی علیه‏السلام بیت‏المال به همه مردم تعلّق داشت؛ و به عدالت میان مردم تقسیم می‏شد. عده‏ای از افراداز علی علیه‏السلام می‏خواستند که به مخالفانش سهم بیشتری از بیت‏المال بدهد تا به این ترتیب حکومت قدرتمندی داشته باشد؛ امّا آن حضرت در پاسخ می‏فرمود: «افسوس! شما از من می‏خواهید که پایه‏های حکومت خود را بر ظلم و ستم و بی‏عدالتی قرار دهم. اگر بیت‏المال از اموال من بود، آن را بین همه مردم به تساوی قسمت می‏کردم، چه رسد به اینکه این خزانه به همه مردم متعلّق است».

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد